دست هایش!
چیزی که به من جرأت داد از او بنویسم!
کسی که در پستوی ذهنم، خانه دارد و من چه قدر خوب او را می شناسم!
کسی که خودم ساخته ام
به او خلق و خویی داده ام که خودم دوست دارم
رفتاری برایش تصویر کرده ام که خودم می پسندم!
از من می پرسند: اگر روزی خلاف چیزهایی که ساخته ای را ببینی، اذیت نمی شوی!؟
و من چه قدر بی امان می گویم: آه! امان از دست هایش!
میگویند: پس دست بزن دارد؟!
می گویم: دست هایش عجیب لبخند می زنند!

پ.ن: چرا همیشه در منفی ترین حالت ممکن دیده می شود!
مردها هم بلدند دست نوازش بکشند!
مخصوصا در حالتی که درست دیده شوند؛ ما با رفتارمان، در حقیقت رفتارشان را می سازیم، خوبی پاسخش خوبی می شود و بدی.!!!
آن ها از اقتدار و مدیر بودن همان فیضی را می برند که زن ها از دوست داشته شدن و توجه!
از دامن زن، مرد به معراج می رود!



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها